image
در گفت و گو با نماینده روحانی معترض؛

«شخص رهبری در وضعیت آیت اله بروجردی دخیل است»

26 Nov 2011

http://radiokoocheh.com/article/136446

اردوان روزبه/ رادیو کوچه

ardavan@koochehmail.com

سال هزاروسیصدوهشتادوپنج در خیابان آزادی تهران، چند روز محاصره یک محله و دست گیری یک روحانی معترض به نام سید محمد حسین کاظمینی بروجردی رخدادی که منطقه ای از تهران را به شکل حکومت نظامی در آورده بود.

 او آیت اله و متولد سال هزار و سیصد و سی هفت در بروجرد، که خواستار جدایی دین از سیاست و تغییر رویه در اداره کشور با عدم تایید ولایت فقیه است.

در زمان دست‌گیری، وی به هم‌راه قریب به دوهزار نفر از طرفدارانش دست‌گیر شد. اگرچه به مرور اکثر طرفداران او آزاد شدند اما یازده نفر از این دست‌گیر شدگان، از جمله خود وی، در دادگاه اولیه محکوم به اعدام شدند که این حکم  در دادگاه تجدید نظر برای آقای بروجردی به یازده سال زندان تبدیل شد.

آقای بروجردی اما در زندان نیز هم‌چنان به حاکمیت ولایت فقیه اعتراض داشته است. چرا که هر از گاهی نامه‌های اعتراضی که منسوب به وی است منتشر می‌شود، نامه‌هایی به رییس سازمان ملل متحد، احمد شهید و خانم کلینتون از این جمله است.

چندی پیش نیز در نیویورک یکی از نامه‌های وی در سازمان ملل متحد خوانده شد.

آقای بروجردی اما بنابر خبرهایی که از سوی طرفداران‌اش منتشر می‌شود در زندان مورد آزار و اذیت سیستمایتک و عدم رسیدگی به وضعیت جسمی‌اش قرار دارد.

به تازگی از سوی نزدیکان وی گفته شد که در یک درگیری ساخته‌گی برخی افراد قصد کشتن وی را داشته اند.

به هر روی این زندانی نزدیک به شش سال از  محکومیت خود را گذارنده است که حدود چهارصد روز آن در زندان انفرادی بوده اما بنابر تشخیص دادگاه ویژه روحانیت، بر خلاف عرف قضایی در ایران، او هنوز امکان تخفیف در محکومیت یا درمان خارج از زندان را ندارد.

آخرین وضعیت سید محمد حسین کاظمینی بروجردی را از مریم موذن زاده یکی از سخن گویان او در گفت گویی که با او داشتم، پرسیدم:

توضیح ویکی پدیا :

وی فرزند ارشد ‏سید محمد علی کاظمینی بروجردی از روحانیون تهران است. او در سال ۱۳۵۷ به عنوان امام جماعت مسجد همت تهران انتخاب شد. در قم نزد روحانیونی نظیر سید صادق روحانی، میرزا خلیل کمره‌ای و سید شهاب الدین مرعشی نجفی به تحصیل علوم دینی پرداخت و به درجه اجتهاد نایل شد.

با شروع دست‌گیری هواداران سید حسین کاظمینی بروجردی، توسط نیروی انتظامی و انتقال آنان به بازداشت‌گاه، شایعه حمله قریب‌الوقوع نیروهای امنیتی به خانه وی در خیابان آزادی تهران بالاگرفت، به طوری که بسیاری از هواداران و هم‌فکران وی با تجمع و حفاظت از خانه وی به طور خودجوش مانع از ادامه حملات نیروی انتظامی به خانه وی شدند.

هواداران بروجردی که برای جلوگیری از حمله عوامل نیروی انتظامی به وی، به صورت شبانه روزی از منزل وی حفاظت می‌کردند. در پی بستن خیابان‌های اطراف، نیروهای انتظامی و اطلاعاتی با هزاران تن از محافظان خانه وی درگیر شده و در نهایت در روز شنبه ۱۵ مهر ۱۳۸۵ با بالا گرفتن درگیری‌ها تعداد بسیار زیادی از محافظان وی دستگیر شدند.

 در نیمه شب یک‌شنبه ۱۶ مهر ۱۳۸۵ نیروهای اطلاعاتی و تیم کماندوهای نیروهای ویژه به خانه بروجردی حمله‌ای را آغاز کردند و محافظان خانه بروجردی را به هم راه خود وی دست‌گیر و به مکان نامعلومی منتقل کردند.

کاظمینی بروجردی در سال‌های ۱۳۷۴، ۱۳۷۹ و ۱۳۸۴ دست‌گیر و زندانی شده بود. وی بار دیگر در سال ۱۳۸۵ بازداشت و به ۱۱ سال زندان، به انضمام مصادره اموال محکوم شد. او در زندان اوین در شرایط بد جسمی و روحی به سر می‌برد و از حق استفاده از مرخصی و ملاقات محروم بوده است.

او، خانواده و حامیان‌اش با نوشتن بیانه و نامه‌هایی به دبیر کل سازمان ملل متحد، احمد شهید و فعالان حقوق بشر خواستار حمایت از او و آزادیش از زندان شدند.

آخرین وضعیت سید محمد‌حسین کاظمینی بروجردی را از «مریم موذن‌زاده» یکی از سخن‌گویان او در گفت‌وگویی که با او داشتم، پرسیدم:

خانم موذن زاده قبل از این‌که به سبقه آقای بروجردی بپردازیم، خبرهایی که اخیرن در بعضی از سایت‌ها منتشر شده این است که در زندان اوین به جان آقای بروجردی سوقصد شده است. اگر این خبر را تایید می‌کنید بفرمایید شرح ماوقعه چیست؟

بله دقیقن همین‌طور بوده، البته این اولین بار نیست که به جان ایشان سوقصد می‌شود اما این‌بار جدی‌تر بوده است. طبق گفته شاهدان عینی که برخی از آن‌ها رابطان ما هستند، صبح روز سه‌شنبه اول آذر یکی از زندانیان از سوی مسوولین دادگاه ویژه روحانیت مامور شده بود که به ایشان حمله کند و به قتل برساند. این فرد به جرم مواد مخدر دستگیر شده و به او قول داده بودند در صورت انجام این کار شامل عفو رهبری می‌شود. اما سایر زندانیان متوجه می‌شوند و با آقای بروجردی هم‌کاری می‌کنند و قصد او ناکام می‌ماند.

من احساس می‌کنم این‌که آقای بروجردی حاضر نشدند از مواضع‌شان کوتاه بیایند و هم‌چنان هویت ضد بشری رژیم را افشاگری می‌کنند و نامه‌هایی از جمله به خانم کلینتون نوشتند، باعث شده حساسیت مسوولین بالا رود و این تصمیم را بگیرند تا به حذف فیزیکی ایشان منجر شود.

چندی پیش هم ایشان به خاطر ناراحتی جسمی به بهداری زندان منتقل شده بودند. آیا وضعیت جسمی ایشان از طرف مسولان زندان پی‌گیری می‌شود و در چه وضعیت جسمی هستند؟

وضعیت جسمی ایشان مساعد نیست و طبق بیانیه‌های قبلی که توسط مجامع و سایت‌های حقوق بشری هم تایید شده در وضعیت خوبی نیستند. در سال‌های قبل که در زندان بودند دچار عوارض زیادی شدند از جمله ناراحتی سنگ کلیه، دیابت و پارکینگسون. یک دفعه بر طبق گفته خودشان اتفاقی اما مشخص بوده عمدی بوده که در چشم ایشان ماده‌ای را ریختند و گفتند در اثر سم‌پاشی بوده که یکی از چشمان ایشان بینایی خود را رفته رفته از دست داد و مسوولان حاضر نشدند آن را مداوا کنند.

هم‌چنین دچار ناراحتی قلبی شده بودند. اگر ناراحتی قلبی مداوا نشود عوارضی دارد مانند ادم پاها و بعد هم ادم ریه. بنابراین ریه ایشان آب آورده و تنفس را برای او با مشکل مواجه کرده و بیماری اخیر او در اثر ادامه بیماری قلبی که درمان نشده به وجود آمده است.

ایشان را به درمان‌گاه زندان می‌برند و تایید می‌کنند که در آن‌جا نمی‌تواند مداوا شود و باید به بیمارستانی خارج از زندان منتقل شود اما با وجود اصرار خانواده او، مسوولین موافقت نمی کنند و حتا به پزشک می‌گویند باید تاییده را پس بگیری و ذکر کنی که ایشان سلامت است در صورتی که ایشان نمی‌توانست تنفس کند و به سختی روی پاهایش می‌ایستاد. خانواده هفته بعد مراجعه کردند و از مسولان خواستند اجازه دهند داروهایی که پزشکان بیرون از زندان تجویز کردند را به ایشان برسانند که با این کار نیز موافقت نشد.

من احساس می‌کنم مسوولین جمهوری اسلامی زندانیانی که می‌خواهند بی سروصدا از بین ببرد را درمان نمی‌کنند تا داخل زندان از بین بروند.

برای زندانیانی که سابقه کیفری ندارند بعد از مدتی می‌شود تقاضای فرجام داد یا تقاضای عفو کرد، از جمله پرونده آقای بروجردی که حکم یازده سال برای ایشان بریده شده و برای اولین بار است که به زندان می‌روند و نزدیک به شش سال در زندان است. آیا تا کنون اقدامی برای بخشودگی ادامه زندان ایشان یا شرایطی برای بیرون آمدن‌شان شده است؟

نه، هیچ گونه موافقتی نمی‌کنند. خانواده برای این‌که به وضعیت ایشان توجهی شود زیاد مراجعه می‌کنند. نزدیک به دو هزار روز است که ایشان زندانی هستند اما حاضر نشدند یک روز یا یک ساعت به ایشان مرخصی دهند. مادر ایشان هم بازداشت بودند و در اثر شکنجه از بین رفت و مسوولین حتا به آقای بروجردی اجازه ندادند که در مراسم تشییع جنازه مادرشان شرکت کنند.

با توجه به این‌که آقای بروجردی به طور ناپیوسته بیش از 400 روز انفرادی بودند، به گفته خود مسوولان قوه قضاییه و رهبر جمهوری اسلامی اگر هر روز انفرادی حساب شود، باید زندانی او تمام شده باشد ولی نه به ایشان مرخصی و نه بخشودگی می‌دهند.

اگر کسی نصف زندانی خود را بگذراند می‌تواند با سند بیرون بیاید و از مرخصی استفاده کند اما با این کار نیز موافقت نمی‌کنند.

دادگاه ویژه روحانیت نهادی است که زیر نظر قوه قضاییه نیست و از قوانین خاصی پیروی نمی‌کند و می‌توان گفت نهاد غیر قانونی است که مستقیمن زیر نظر رهبری است. وقتی رهبری موافقت نکند این نهاد هم موافقت نمی‌کند. چون رهبر جمهوری اسلامی مرخصی او را تایید نمی‌کند و مستقیمن دستور داده با او هم‌کاری نشود، بنابراین با ایشان این‌چنین رفتار می‌شود.

چه مواردی باعث شد او محکوم به یازده سال زندان شود؟

جرایمی که برای او نوشته بودند زیاد بود از جمله محاربه، توهین به رهبری، مخالفت با ولایت فقیه و چنین مواردی بوده است. حتا در روزهای اولی که ایشان را بازداشت کردند به اتفاق یازده نفر از یاران‌شان به خاطر محاربه و اتهامات وارده آن‌ها به اعدام محکوم شدند ولی بعد حکم ایشان را به یازده سال شکستند که یک سال در تهران و ده سال در تبعید یزد بودند اما به خاطر جریانات پس از انتخابات و حساسیت اوضاع، ایشان را دوباره به اوین منتقل کردند.

با توجه به ارتباط نزدیکی که شما با ایشان و هم‌راهان‌شان دارید، می‌توانید بگویید علاوه بر شرایط ایشان، دیگر پیروان‌شان در چه وضعیتی هستند؟

نیمه مهرماه سال 85 ایشان به هم‌راه تعدادی از یاران‌شان که به منزل ایشان رفته بودند و تعدادی از همسایه‌های‌شان که حدود دوهزار نفر بودند بازداشت شدند که یاران و همسایه‌ها آزاد شدند اما تعدادی از آن‌ها داخل زندان بودند از جمله یازده نفری که حکم اعدام داشتند که در طی سال‌های بعد از آن محکومیت‌های آنان نیز مشخص شد و به پنج، شش یا دوسال زندان و تبعید محکوم شدند اما بعدن عفو و مرخصی شامل آنان نیز شد و بیرون آمدند.

با توجه به این‌که آقای بروجردی تمام مسوولیت‌ها را به گردن گرفتند و حاضر شدند به جای آن‌ها حبس را تحمل کنند، خیلی از جرم آن‌ها کم شد اما در طی این مدت بعد از سال 85 بسیاری از یاران ایشان را دوباره بازداشت کردند و بیش‌تر آن‌ها به صورت انفرادی در حبس بودند و کم‌تر به بندعمومی منتقل می‌شدند به جز بعضی موارد نادر. الان نیز با وثیقه‌هایی مانند پنجاه، بیست و یا سی میلیون تومان بیرون هستند و به صورت موقت آزاد شدند.

به صورت کلی یاران ایشان به شدت مورد تهدید هستند، کلیه خطوط آن‌ها کنترل می‌شود و هر تلفن جدیدی که خریداری می‌کنند در کنترل است و با آن‌ها تماس می‌گیرند. هم‌چنین میل‌های شخصی آنان نیز باز می‌شود. کلیه ایمیل‌های آخرین گروهی که بازداشت شدند، پرینت گرفته شده بود و موقع بازجویی در جلوی آن‌ها بوده و مکالمات آن‌ها را برای‌شان پخش کرده بودند. با کوچک‌ترین فعالیتی مورد بازجویی و ضرب‌و‌شتم و تهدید قرار می‌گیرند و موقتن آزاد می‌شوند. آن‌ها می‌خواهند محیط رعب و وحشتی ایجاد کنند تا کسی جرات نکند صحبتی کند یا فعالیتی داشته باشد.

در مدتی که خود شما به عنوان نماینده آقای بروجردی در ایران بودید با مشکلی مواجه نشدید؟

من دو بار بازداشت شدم و اواخر مورد تهدید قرار گرفتم که پس از آن از ایران خارج شدم.

نامه‌هایی که آقای بروجردی می‌نویسند از جمله به خانم هیلاری کلینتون، آیا به کمک افراد خاصی از زندان خارج می‌شود و آیا در این زمینه با ایشان هم‌کاری خاصی می‌شود؟

از سوی افراد خاصی کمک نمی‌شود. اوایل ایشان به صورت ابتکاری این کار را انجام می‌دادند اما الان خیلی‌ها نامه می‌نویسند که منتشر می‌شود مانند نامه‌های آقای داوودی و نوری‌زاد. البته ایشان راه‌هایی را پیدا  و نامه‌ها را ارسال می‌کنند که من متاسفانه به خاطر موارد امنیتی نمی‌توانم بگویم. اما اطمینان می‌دهم که هم‌کاری خاصی از طرف افراد خاص با ایشان صورت نمی‌گیرد. حتا ایشان از داشتن کاغذ، قلم و کتاب محروم است.

 
کلیدواژه ها: , , , , ,

نظر شما چیست؟

image
image
image
image
image
image
image
image
image