تاریخ انتشار: ۲۹ دی ۱۳۸۸
http://radiokoocheh.com/article/18245
اردوان روزبه/ رادیو کوچه
«محمد اولیاییفر» وکیل بسیاری از کوشندگان مدنی ایران است. او پروندههایی نظیر حمایت از کارگران نیشکر هفتتپه و یا حق تحصیل دانشجویان بهایی را در پرونده کار خود دارد. وی چندی است به دلیل پیگیری برخی از پروندههای قضایی متهم شده و به دادگستری احضار شدهاست.
در خصوص علت این اخطارها و برخورد قضایی با وی اردوان روزبه گفتو گویی با این وکیل و فعال مدنی دارد:
مطلع هستیم فردا صبح خود شما برای شکایتی که از شما شده احضار شدید. دادگاه فردا برای چه تشکیل میشود و علت این شکایت چه بوده و شاکیان شما چه کسانی هستند؟
اتهاماتی که به من وارد شده تبلیغ علیه نظام، افترا به قوه قضیه و نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی است. قرار است فردا ساعت 9 صبح شعبه 26 به این اتهامات محاکمه شوم. شاکی پرونده من هم خود آقای دادستان، جعفریدولتآبادی است و درخصوص اعتراض شدیدی بوده که من به صدور احکام برای افراد زیر 18 سال کردم در واقع ایشان این اعتراض من را تبلیغ علیه نظام دانسته و با این اتهامات از من شکایت کردند و در دادیاری دادسرای کارکنان دولت قرار مجرمیت خوردم و برای من کیفرخواست صادر شده و برای رسیدگی به پرونده من و صدور حکم فردا جلسه دادگاه تشکیل میشود.
با توجه به اینکه یک وکیل حق دارد در ارتباط با موکلش با آزادی تمام دفاع کند، با این ترتیب آیا آزادی و استقلال وکیل زیر سوال نخواهد رفت؟
قطعن همینطور است. در قانون اساسی نکات کوچکی وجود دارد که جزو حداقلها است که این حداقلها نیز از شهروندان ایرانی گرفته میشود. یکی از اینها حق آزادی بیان و عقیده است و این در مورد یک وکیل حق مضاعف است و علاوه بر اینکه میتواند مسایل عمومی را مطرح کند، درخصوص پروندههای خودش نیز هم در دادگاه و هم در خارج از دادگاه میتواند اظهارنظرهای حقوقی کند. البته با رعایت خط قرمز که در این خط نباید به شخصی توهین شود و مسایل کذب و دروغ نباشد. ما هم بارعایت این مسایل نسبت به صدور حکم برای افراد زیر 18 سال اعتراضاتی کردیم ولی متاسفانه این حداقل آزادی را هم که یک وکیل میتواند داشته باشد را برنمیتابند و منجر به این میشود که برای من پرونده درست میکنند. در پروندهای هم که از قبل داشتم به شکنجه موکلینم اعتراض کردم که در مرحله تجدید نظر است. و در آنجا هم این اتهامات را به من زدند. یکی از مراجع قضایی به من گفته که شکایت سومی هم در راه است. ما راهمان را ادامه میدهیم و در جهت احقاق حق موکلمان کوتاهی نمیکنیم اما این پروندهها نشانگر این است که میخواهند شجاعت وکالت را از وکیل بگیرند تا در دفاع از حقوق موکلشان آزادی کامل نداشته باشند.
شما وکیل تعداد بسیار زیادی از دستگیرشدگان بعد از انتخابات ایران و عاشورا بودید. وضعیت موکلین شما در پیش از عاشورا و گروهی که بعد از عاشورا وکالت آنها پذیرفتید به چه نحوی است؟
در بخش دانشجویان از «مهدیه گلرو» نام میبرم که در تاریخ 10 آذر ماه حکم یکسال حبس تعلیقی گرفته ولی فردای آن روز (11آذر ) دستگیرشد و تاکنون به همراه همسرشان در بازداشت هستند. بازجو به او گفته تا زمانی که اقرار نکنید همسر شما را آزاد نمیکنیم. از آنجا که خانم گلرو فعالیت سیاسی نداشته به این وسیله مجبور شدهاست که اقرارهای واهی کند تا همسرش آزاد شود.
آقای «سلمانسیما» هم که در طی پرونده سابقش،(که در این پرونده از من هم شکایت شد)،به شش سال حبس محکوم شده و در حال حاضر به خاطر پرونده جدیدش بعد از انتخابات در بازداشت است. آقای «مجید دری» به 11 سال حبس محکوم شد. 5 سال به دلیل اجتماع و تبانی برای برهم زدن امنیت کشور و 5 سال به دلیل محاربه و 1 سال به دلیل تبلیغ علیه نظام و 50 ضربه شلاق. که 5 سال حبس او به دلیل محاربه با تبعید در یکی از بخشهای جنوبی کشور توام است.
البته قاضی در جلسه دادگاه در بحث محاربه اظهار داشت که آن را رد میکند و ما هم بیشتر در مورد تبلیغ علیه نظام از آقای دری دفاع کردیم اما اکنون که حکم آمدهاست 5 سال محاربه برای ایشان زده شدهاست. البته ما در لوایح نسبت به محاربه دفاع کردیم ولی قاضی گفت این اتهام را به موکل برائت میدهم. اگر بیان نکنیم که دادگاه ما را فریب داده اما میتوانیم بگوییم که بیش از حد به ریاست شعبه اعتماد کردیم. اگر توضیحاتشان قانعکننده نباشد ما در این مورد به شکایت انتظامی اقدام خواهیم کرد. با توجه به اینکه قاضی درمورد محاربه نظر بر برائت داد و ما دفاع نکردیم و حق دفاع را از ما گرفتند، قانونن نمیتواند در این مورد حکم دهد و اگر نظر به محکومیت بر محاربه داشت باید تجدید جلسه میکرد و برای ما جای دفاع میگذاشت. من تصمیم دارم در این مورد از قاضی پرونده شکایت کنم.
موکل بعدی من «شبنم مددزاده» است که از اسفند سال87 در بازداشت موقت به سر میبرد و 6 بهمن هم جلسه محاکمه او برای ششمین بار انجام میشود.برای آقای «ناصرفریدی» 6 سال حبس و 74 ضربه شلاق و برای آقای «مجید اسدی» 4 سال حبس حکم صادر شدهاست. «پیمان عارف» درحال تحمل کیفر 18 ماهه خودش است. «حسام سلامت» 4 سال حبس داشت که در مرحله تجدید نظر 1سال آن را کم کردیم و سه سال حبس قطعی دارد و «فرهادفرنود»، «سیناشکوهی»، «میلادفداییاصل»، «نصیر اسدی» و «حسینکیاروستا» همچنان در بازداشت هستند.
شما وکیل تعدادی از خبرنگاران هم بودید. در وقایع بعد از عاشورا هم درگیر پرونده وکالت برخی از فعالان بودید. در مورد وضعیت آنها چه صحبتی میکنید؟
آقایان «حشمتالهطبرزدی» که سخنگوی جنبش همبستگی هستند، «عیسیحاتمی» عضو جنبش همبستگی و شورایرهبریجبههملی، دکتر «حسین موسویان» عضو رهبری جبهه ملی، «حمیدرضاخادم» با گرایش جبهه ملی و اخیرن هم «شاهین زینلی» در حال بازداشت هستند. ولی دکتر «ماچیانی» امروز آزاد شدند. وقایع عاشورا بهانهای بود برای دستگیری فعالان سیاسی زیرا موکلین من در وقایع عاشورا هیچگونه دخالتی نداشتند و در تجمعات روز عاشورا حضور نداشتند و فردای آن روز دستگیر شدند. موکلین من قربانی سناریویی بودند که برای دستگیری فعالان سیاسی تهیه شده بود. در مورد خبرنگاران هم آقای «ابوالفضل عابدینی» منتظر صدور حکمشان از شعبه اول دادگاه انقلاب اهواز هستند و در حال حاضر با وثیقه آزاد است. از همه مهمتر آقای «رضارفیعیفروشانی»، خبرنگار «تایم» است که پس از انتخابات دستگیر شد و در دادگاه بدوی شعبه 15 به هفت سال حبس محکوم شدند. ایشان از محدود خبرنگارانی بودند که با روسای جمهوری سابق مصاحبههای متعددی داشتند و خدماتی از جمله راهاندازی شبکه ماهوارهای «کربلا» را برای آیتاله سیستانی انجام دادند. متاسفانه تحت فشار در سلول انفرادی، در دادگاه جرمهای واهی را برایشان مطرح کردند. و امیدوارم در دادگاه تجدید نظر این احکام شکسته شود.