هادی قائمی، سخنگوی «کمپین حقوق بشر ایران» در ارتباط با مادهی سیام اعلامیهی جهانی حقوق بشر میگوید: «قانون اساسی ایران بر اساس بسیاری از مواد اعلامیه حقوق بشر تدوین شده است. مثل آزادی مطبوعات، آزادی تجمعات، آزادی انجمنها، اما در عمل میبینیم که در قوانین و آییننامههایی که در سطوح پایینتر تدوین شده، از این حقوق جلوگیری میشود و این دقیقن نمونهی تناقضی است که مادهی سیام اعلامیهی جهانی حقوق بشر میخواهد از آن جلوگیری کند و این اجازه را به دولتها، گروهها و اشخاص ندهد.»
حسن اسدی زیدآبادی، مسوول کمیتهی حقوق بشر دفتر ادوار تحکیم وحدت، در ارتباط با اصلاحات میگوید: «اگر شرایط بعد از اصلاحات و اساسن خود اصلاحات را نتیجهی نوعی تحول و تفاوت نگاه در قشر دانشجو ببینیم و یکی از حاملان اصلی جنبش اصلاحات و رفرم در ایران را خود دانشجویان ببینیم، مشاهده میکنیم که بروز اصلاحات در بعد تبلیغاتی آن و در مقطع تاریخی دوم خرداد ۷۶ از دانشگاه بروز پیدا کرد.» با وی در ارتباط با مسائل دانشجویان در طول نزدیک به دو دههی گذشته گفتوگویی کردهام.
سید ابراهیم نبوی، یکی از روزنامهنگاران و طنزپردازانی است که چندی است خارج از ایران و در اروپا زندگی میکند. وی در خصوص شرایط مطبوعات در سه دههی اخیر در ایران، میگوید: «در دههی شصت میتوانیم بگوییم که اصلا مطبوعهای نداریم. نشریات دولتی هستند. در دههی هفتاد، با جنبش اجتماعی دوم خرداد و رفتار نسبتاً منطقی و درست دولت آقای خاتمی، چیزی به اسم روزنامهنگاری خصوصی و حرفهای در ایران رشد کرد. در زمان آقای احمدینژاد هم، اینها آمدند سر روزنامهنگاری ایران را کلاه گذاشتند. یعنی با شیوههایی جهتگیری روزنامهنگاری را عوض کردند.»
روزنامهی «ایران نو» و هفته نامهی «زبان زنان» از جمله نشریاتی بودند که در دورهی دوم مشروطه به نقد موانع سنتی و قوانین مذهبی میپرداختند. با این روی، زمان روی کار آمدن رضا شاه، انتقادات به تعدد زوجات، حق طلاق یک طرفهی مرد و سن پایین ازدواج برای زنان، بیش از گذشته، در نشریات منعکس میشد. برگزاری دومین کنگرهی «نسوان شرق» در تهران نیز، مجالی دیگر برای اعتراض به قوانین خانواده بود. هدف اصلی این کنگره، تبلیغ برای تساوی زن و مرد بود.
طرح موضوع بررسی حقوق بشر در ایران، همواره از زمانی در اذهان خطور میکند که جریان خاوران را شنیدهایم. در سال ۱۳۶۷، کشتار دستهجمعیای انجام شده که علیرغم آمارهای متعدد، هنوز آمار دقیقی از آن، در دست نیست. پروندهی نقض حقوق بشر، پیش از خاوران، چندان روشن نیست. در همین رابطه، سراغ اولین رییس جمهور ایران، سید ابوالحسن بنیصدر، رفتیم. ابوالحسن بنیصدر کسی است که به نوعی تاریخچهی دوران پس از انقلاب ایران را در دست دارد. او که اولین رییس جمهور ایران بوده است، در این مورد توضیح میدهد.
عیسا سحرخیز که در دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی، یکی از مسئولان عالیرتبهی وزارت ارشاد در حوزهی مطبوعات بوده است، بعدها یکی از کسانی بود که برای انتشار نشریات، بارها به دادگاه احضار شد. او که روزنامهی «اخبار اقتصاد» و ماهنامهی «آفتاب» را اداره میکرد، در چندین نوبت به دادگاه احضار و با عناوین مختلفی، مثل «براندازی نظام» و «تشویش اذهان عمومی» به پای میز محاکمه رفت. با عیسی سحرخیر که سابقهی بسیار طولانی در تحلیل و بررسی مواد قانونی قانون مطبوعات دارد، در ارتباط با مادهی نوزده اعلامیه حقوق بشر گفتوگو کردهام.
نسرین ستوده که پروندههای بسیار زیادی در زمینهی حقوق زنان در دست دارد، در پاسخ این سوال که آیا مورد خاصی را میتواند در ارتباط با نقض حقوق زن، در قوانین جاری کشور و عدم انطباق آن با مادهی شانزده ارایه کند، میگوید: «در یک مورد، وکیل پروندهای بودم که در آن خانمی مدعی بود که بارها و بارها از همسرش کتک خورده بود. بابت این ادعا هم حداقل سه حکم قطعی از دادگاه کیفری داشت که آقا، البته به مجازاتهای خیلی سبک محکوم شده بود. طبق قوانین ایران، حکم طلاق این خانم باید به راحتی صادر میشد، اما اینگونه نشد.»