http://radiokoocheh.com/article/137387
اردوان روزبه / سردبیر رادیو کوچه
نفسها در سینههایمان حبس شده بود. سیمها و کابلهایی که میکسر استودیو و میکروفن را به سرور پخش وصل میکرد «وز وز» میکرد. پدرمان درآمد اما درست نشد. توافق کردیم با همین وز وز کوچه را آغاز کنیم. گرمای سرزمین استوایی و بچههایی که بیرون استودیو جمع بودن دفتر را کرده بود کوره. علی و اعظم در استودیو قرار بود شروع کنند. چهار ماه طول کشیده بود تا دفتر و باکس صدا و بگیر و ببندها آماده شده بود. کار با قرض و قوله شروع شد. فکر نمیکردیم بتوانیم همین را هم درست کنیم.
میکروفن خوب پیدا نمیشد. سفارش دادیم سه تا از سنگاپور برایمان آوردند. استودیو یا همان باکس صدا را یک نفر میگفت بیست هزار دلار یکی میگفت پانزده هزار دلار و ما از این پولها نمیتوانستیم بدهیم. دست به اسلحه شدیم و تو بازارهای ابزار فروشی دنبال پشم شیشه و ابر و شیشه دو جداره و اکوستیک کردن این باکس و رنگ و سیم و شد استودیو پخش.
تو ماشین داشتیم با دامون میرفتیم. کمی هم لبخند به لب داشت شاید از یک شوخی یا نمیدانم از چه، اما گفتم میخواهیم یک دسامبر برویم پخش و رادیو را شروع کنیم. یادم نمیرود لبخند روی لبش وا رفت. انگاری داشت مثل شمع وا میشد. حقیقتاش را بخواهید خیلی جوان بود برای این کار اما میدانستم جنماش را دارد. رهایش کردم که کمی قل قل بزند از نگرانی.
اما کوچه شروع شد درست در ساعت چهار بعدازظهر روز یکم دسامبر با سرود «ای ایران» تنم میلرزید. راستش را بخواهید دوست داشتم ایران راهاش میانداختیم. وسوسه دوری بود از روزهایی که فکر میکردم یه رسانه شنیداری آزاد چقدر مزه خواهد داشت. حتا یادم میآید دنبال رادیوهای آماتوری رفته بودم و چیزی از وسطاش در نیامده بود. به هر روی تقدیر این شد که سرود ای ایران را با چند هزار کیلومتر فاصله از ایران در آغاز کار رادیو بگذاریم.
«با درود بر شما شنوندههای گرامی، شما شنونده رادیو کوچه هستید. آغاز به کار رادیو کوچه با سرود ای ایران»
و بچهها گریه کردند، رادیو کوچه شروع به کار کرد.
اما کار سخت بود. نوشتهها و صداها. مشکلات فنی و مالی همه و همه دست به گریبانمان بود. باور میکنید فقط به اتکای مهر و دوستی دوستان خوب بود که رادیو رفت جلو. کوچه مخاطب خودش را یافت و کار گام به گام آرامآرام عیبهایش یافته شد و تا حد توان رفع شد و یا در نظر ماند برای فرصتی مناسب تا رفع شود.
امروز کوچه دو ساله شده است. نزدیک به شش هزار پادکست و بیش از سیهزار نوشته در این دوسال بر روی سایت رفته است. از حمله در امان نبوده و از گذرهایی که دستکم برای بظاعت تنک ما سخت بوده گذر کرده است. دو سال تمام بدون یک روز تعطیلی کوچه دو سال هر روز از ساعت چهار بعد از ظهر همراه شما بوده است. در روزهای بحران بعد انتخابات تمام ما ساعتها نشستیم در دفتر کار کردیم. در روزهای نوروز با هم خوش بودیم و اینک نیز ما هم مانند شما نگران فردای ایران هستیم. وظیفهمان اطلاعرسانی است. همیشه با خودمان میگوییم.
اما سلام به افغانهای مهربان که هر روز از کابل همراهشان بودیم. سلام بر تاجیکهای خوش بیان که دوست دارشان هستیم و هر روز با خبرهایشان چراغ دوستی را روشن نگاه داشتیم. همه شما و همه ما در کنار یک دیگر به امید فردای بهتر هستیم.
کوچه دوساله امیدوار است شما مخاطباش باشید. فراموشش نکنید. ازش انتقاد کنید و عیبهایش را آن قدر بگویید تا اصلاح شود.
به نمایندگی از طرف برنامهسازها، تیم اجرایی، دوستان فنی و همه و همه از شما مهربان شنونده و بیننده رادیو کوچه سپاس گذاریم.
جانتان سلامت باد و امید که بتوانیم سالهای بعد هم باز از کوچه بگوییم.