تاریخ انتشار: 14 آبان 1388
http://zamaaneh.com/ardavan/2009/11/post_321.html
اردوان روزبه
سازمان ملل اعلام کرده است که مصرف نیمیاز مواد مخدر جهان در ایران، روسیه و اروپا است. این سازمان طی گزارشی در روز چهارشنبه بیست و نهم اکتبر اعلام کرد که در سال 2008 چهارده تن هروئین و حدود 450 تن تریاک تولید شده در کشور همسایه ایران یعنی افغانستان در ایران مصرف شده است که این کشور را به همراه چند کشور دیگر از جمله روسیه در فهرست بزرگترین مصرف کنندگان مواد مخدر در جهان قرار میدهد.
این سازمان با اشاره به این که کشور ایران یکی از بزرگترین کشورها است که با مسئله مواد مخدر و مصرف آن روبرو است ادامه داده که یکی از دلایل عمده ی همه گیر شدن بیماری ایدز در این کشورها از جمله آسیای مرکزی و میانه علتش مصرف مواد مخدر است .
این گزارش ادامه میدهد که بازار 65 ملیارد دلاری مواد مخدرکه بخش عمده ای از آن در کشور افغانستان و پاکستان تولید میشود 15 ملیون نفر را در جهان معتاد کرده است که نیمیاز این افراد در ایران، روسیه و اروپا هستند.
سازمان ملل ادامه میدهد که بیش از نود درصد تریاک جهان در کشور افغانستان یعنی همسایه ایران تولید میشود که معادل 3500 تن از این مواد مخدر از کشور افغانستان خارج میشود. دو سوم این مواد مخدر قبل از خارج شدن از کشورهای آسیای میانه به هروئین تبدیل میشود و بقیه به صورت تریاک در بازار مصرف میشود. گزارش ادامه میدهد که: «اگرچه که دولت ایران تلاش هایی برای جلوگیری از حمل مواد مخدر از کشور همسایه میکند اما رقم جلوگیری بسیار نسبت به میزان موادی که عبور میکند ناچیز است.»
بخش عمده ای از هروئین مصرفی در جهان از طریق سه کشور پاکستان، ایران و آسیای میانه منتقل میشود. اما چرا ایرانیان مواد مخدر مصرف میکنند؟ و چرا طی گزارشی که سال 2008 از سازمان ملل منتشر شده، ایران بالاترین رقم مصرف مواد مخدر را در جهان دارد. کشوری که 70 ملیون جمعیت دارد و مصرف ماده مخدر در آن سالها است که جرم به حساب میآید.
در بسیاری از موارد حمل مواد مخدر در ایران حکمش اعدام است و نیروهای نظامیو انتظامیسال ها است که در مرزهای شرق کشور با ورود مواد مخدر مبارزه میکنند. مصرف این ماده در بخشی میتواند جنبه های روانی و آسیب اجتماعی داشته باشد. در همین زمینه دکتر مهدیس کامکار از جنبه های آسیب شناسانهی مصرف مواد مخدر چنین توضیح میدهد:
مسائل سی سال اخیر در ایران یعنی بی ثباتی و غیرقابل پیش بینی بودن شرایط اجتماعی به لحاظ سیاسی و خیلی مهم تر به لحاظ اقتصادی یعنی این که حتا نمیشود پیش بینی کرد که فردا شرایط اقتصادی چه قدر بدتر خواهد بود از دلایل افزایش مصرف مواد مخدر است. وقتی که بی ثباتی وجود دارد انسان به عنوان یک موجود زنده نمیتواند ساز و کار های روانیاش را برای تطابق به کار بگیرد. وقتی که نتواند ساز و کار های روانی و فیزیکی اش را برای تطابق به کار بگیرد یک تئوری هست به نام درماندگی یا ناامیدی که تئوری پایه ی افسردگی است.
در یک آزمایش فرد یک موش را در دستش میگیرد . اول خیلی فشار میدهد، موش خیلی سعی و تقلا میکند که حرکت کند. بعد موش از حرکت میایستد. فشار را برمیدارد باز موش حرکت نمیکند. بعد حتا دستش را باز میکند و موش حرکت نمیکند. این یک تئوری است که اگر سازوکار های اجتماعی و روانی فرد به محیط اش قالب نشود آن وقت دچار درماندگی و نا امیدی میشود.
درماندگی و ناامیدی هم باعث اضطراب و افسردگی میشود. یکی از خوددرمانی هایی که اصولن به صورت سنتی در جوامع بشری وجود دارد استفاده از داروهایی است که یک جوری اضطراب و افسردگی را تسکین میدهد که این ها تخدیر کننده هستند. در تمام جوامع هم وجود دارد.
به عنوان مثال کوکائینی که برای کارگران معدن در برزیل به کار میبردند یا در آمریکای لاتین، همین موضوع است. برای این که آدم ها بیشتر کار کنند و کمتر نا امید باشند. اصولن کسانی که خوددرمانی با داروهای غیر قانونی میکنند در 90 درصد اوقات کارشان توام با سندروم های روان پزشکی یعنی اضطراب افسردگی مشکلات شخصیتی قبلش یا همزمان یا بعدش همراهش است.
این نشان میدهد که این قبیل افراد نیاز به درمان های روان پزشکی دارند و چون به صورت سنتی خوددرمانی میکنند فکر میکنند که مواد مخدر اول کمکشان میکند که واقعا اول کمکشان میکند اما بعد فشار ها و مشکلات خودش را به همراه دارد. دارویی سو مصرف حساب میشود و علائم وابستگی روانی و فیزیکی دارد عامل کاهش توانمندی های فردی است. به شرایط انسان نگاه کنید مسئله بی ثباتی و غیرقابل پیشبینی بودن شرایط فرهنگی اقتصادی سیاسی و مسئله ی تبعیض شهروندی همه به این مشکل دامن میزند. ببینید فقر یک بحث و تبعیض یک بحث دیگر است. شرایطی که ما در زمان اوایل انقلاب و جنگ داشتیم شرایطی بود که حداقل به شکل متعارف یا رونمای شهروندی همه به دلایل جنگی در مضیقه بودند. اما بعد از آن اتفاقاتی که افتاد تبعیض شهروندی یعنی شهروند درجه یک و دو بودن خیلی آزار دهنده اشد حداقل برای جامعه جوان ما که فکر کنید چهل ملیون زیر سی سال داریم.
با توجه به این که 92 درصد تریاک جهان در افغانستان تولید میشود، آیا این اشکالات و مسائل اجتماعی و یا آسیب های اجتماعی در آن جا وجود ندارد؟
در افغانستان بی ثباتی خیلی زیادتر است. ولی بیشتر به عنوان شغل و حرفه به کاشتن خشخاش نگاه میشود. درست مثل این که فرض کنید کسانی که در قاچاق مواد مخدر هستند خودشان تمیز هستند و حواسشان جمع است. کسی که شغلش است معمولن خودش مصرف نمیکند. در افغانستان یک شغل سنتی است و راه رزق و روزی آن ها است. همین مشکلی که در دولت های اخیرشان برخوردند که تا زمانی که جایگزینی برای کشت و زرعشان نداشته باشند نمیتوانند جلوی کاشت خشخاش را بگیرند. اما ایران در همان مثلثی است که خیلی راحت از طریق افغانستان و پاکستان میتواند به آن قاچاق بشود.
از سویی اطلاعات سیاسی و آگاهی مردم ایران خیلی بالاتر است و اصولن آگاهی موجب رنج بیشتر هم میشود. مسئله ی مهمیاست که آدم ها از شرایطی که دارند آگاه باشند و نارضایتی از شرایط عمومیخودشون داشته باشند اما نتوانند کاری انجام بدهند و این آدم ها را سوق میدهد به همین خوددرمانی که عنوان شد. به خصوص در دهه های اخیر اطلاعات عمومی-شهروندی در ایران خیلی بالا رفته است و وقتی آدم آگاهیاش بیشتر باشد و توان عکس العملش کمتر باشد، شرایط آدم را سوق میدهد به نارضایتی و احساس ناامیدی و درماندگی که پایهی اضطراب و افسردگی است که موجب خوددرمانی میشود. بنابر این خیلی مهم است که سطح بهداشت روان از لحاظ مسائلی که موجب بروز یا تشدید هرجور بیماری ای میشود بالا باشد، چون میدانید که ما مصرف هرجور مواد غیر قانونی را جزء بیماریهای روانی میدانیم.
سیاستمداران و حکومتمداران باید به این مسائل توجه داشته باشند، یعنی شرایطی را به وجود بیاورند که ناامیدی و احساس درماندگی خیلی پکمتر بشود و آدم ها به آینده خوشبین تر باشند و بتوانند برای خودشان آیندهی بهتری برنامه ریزی بکنند و شرایط اجتماعی سالم تری داشته باشند. این ها خیلی مسائل مهمیاست. اگر این اتفاقات نیفتد مسلم است که جامعه ی جوان و نسل جوان یک سیر قهقرایی دارد.
—-
در حالی که این گزارش تهیه میشود، دو گزارش پیاپی از کشورهای آسیای جنوب شرقی هم نگران کننده به نظر میرسد.
اولین گزارش در ارتباط با دستگیری 10 ایرانی در مرزهای هوایی کشور اندونزی که مشغول حمل مواد مخدر از ایران بودند و دومین از کشور مالزی. گروهی از ایرانیان در مالزی به کار تولید مواد مخدر شیمیایی اشتغال داشته اند. در گزارش اول اشاره شده ده ایرانی که هشت زن محجبه در بین آنها بودهاند در فرودگاه جاکارتا پایتخت اندونزی دستگیر شده اند. آنها 27 کیلوگرم کریستال یا شیشه و بیش از 20 لیتر انواع مواد مخدر مایع را با خود حمل میکردند.
اما چرا مصرف مواد مخدر؟
شاید شنیدن صحبت های یک مصرف کننده هم به ریشه یابی کمک کند. محمد یکی از کسانی است که اینک به قولی «پاک» است ولی در گذشته اعتیاد داشته است. او با برداشت های شخصی اش از دلایل مصرف مواد مخدر در بین ایرانیان میگوید:
یک معتاد – کاری ندارم که ایرانی است یا خارجی و داخل ایران زندگی میکند یا خارج از ایران – به خاطر یک سری از مسائل و کمبودهایی که در زندگی اش دارد رو به مواد مخدر میآورد و مواد مخدر هم در اوایلش که ما به آن دوران طلایی میگوییم که دورانی است که ما به مواد مخدر دستور میدهیم یعنی اختیار مواد مخدر دست ما است، آن کمبود ها را در ما از بین میبرد.
به عنوان مثال اعتماد به نفس نداریم ، مواد مخدر کاری میکند که ما اعتماد به نفس پیدا کنیم یا کمبود محبت احساس میکنیم، این خلا را پر میکند. به هر دلیلی هر کمبودی که ما داریم، مواد مخدر این خلا های درونی ما را پر میکند. در ایران فشارهای روانی زیادتر از جاهای دیگر وجود دارد. فکر میکنم یکی از دلایل دیگرش هم مسائل اقتصادی است و مسائلی مثل این که تفریح برای جوان کم است و برای تخلیهی هیجانات خود جایی را ندارند در بیرون از خانه، رو میآورند به مواد مخدر که هم راحت میشود مصرفش کرد و هم احتیاج به جایی ندارد که مزاحمتی برای کسی ایجاد کند یا کسی مزاحمشان بشود.
به نظر شما دسترسی به مواد مخدر در ایران آسان است یا سخت؟
من فکر میکنم یکی از آسان ترین چیزهایی که در ایران میتوان به دست آورد مواد مخدر است. یعنی دسترسی به مواد مخدر در ایران بسیار آسان است. شما در هر محلی که هستین، حتا منی که الان معتاد نیستم و کسی را نمیشناسم، اگر بخواهم نهایت امر در عرض یک ربع الی نیم ساعت برایتان تهیه میکنم.
نمیخواهم مسائل سیاسی را عنوان کنم ولی به هر حال با مواد مخدر جوانان یک سری از مسائل را بی خیال میشوند و یک سری چیز ها را ندیده میگیرند. من نمیخواهم بگم که خودشان سعی در گسترش این مسئله دارند ولی یک سری شعارهایی هم که میدهند فقط شعار است. عمل در آن نیست. تنها چیزی که در ایران توانسته است جواب بدهد و یک مقداری بچه ها را سمت خود بیاورد و از مواد مخدر دور کند ام ای یا معتادین گمنام است.
عمده ی نوع مواد مخدری که در ایران مصرف میشود چه نوع موادی است و قیمت این مواد چه قدر است؟
زمانی که عقلم نمیرسید یکی از عمده ترین موادی که پخش میشد و میکشیدم تریاک بود. به قول بچه های ترک مصرف کرده مواد سیاه بود. در طی سال ها تریاک یواش یواش کنار رفت و مواد افیون سفید وسط آمد. مثل هروئین. کسانی که یک مقدار از لحاظ مادی وضع بهتری داشتند کوکائین، و الان هم که کراک و کریستال بیداد میکند.
راست است که میگویند کراک و کریستال واقعن بدن را از بین میبرد و آدم را میکشد؟
بچه ها فیلم های متعددی برای من آوردند که نشان میدهد بدنشان زخم میشود، عفونت میکند و از جای عفونت ها کرم بیرون میآید.
بعضی ها میگویند که قیمت مواد مخدر مصرفی یعنی آن چیزی که دست مصرف کننده میرسد در طول سال های گذشته نه تنها گران نشده است بلکه با توجه به این که هزینه ها در ایران خیلی بالا رفته و چند برابر شده، ارزان تر شده است…
بله. نسبت به سال های گذشته قیمتش پایین تر آمده است. مواد افیون سیاه به کیلویی یک ملیون دویست رسیده بود. الان فکر میکنم دویست یا سیصد هزار تومان باشد.
یعنی با دویست هزار تومن میشود یک کیلو تریاک در ایران خرید؟
بله. شایدم کمتر. ببینید . یک سری آمار رسمیمیدهند یعنی کسانی که در زندان ها یا بازپروری ها ثبت نام شدند. این آمار های رسمیاست که این ها میدهند. ولی ما خیلی ها را داریم که هنوز دستگیر نشده اند و اسمشان به عنوان یک معتاد نیست و خیلی هم هستند. قدیمیها که هنوز مصرف مواد سیاه را دارند. ولی الان در جوان ها بیداد میکند.
شاید بهتون بگم کراک از سن چهارده پانزده سال کشیده شده تا چهل و پنجاه ساله. ولی بیشتر در جوان ها بیداد میکند. قربانی آن بیشتر جوان ها هستند. مواد قدیمیچیزی بود که بیشتر با جسم ما بازی میکرد. درد روحی هم داشت یعنی بعد از ترک وسوسه هم داشتیم برای شروع کردن مجدد. ولی این مواد جدید درد جسمیاش خیلی کم است ولی از لحاظ روانی خیلی با آدم بازی میکند. به خاطر همین هم است که از هر صدنفری که برای ترک میآیند شاید یک نفر موفق به ترک بشود.
—-
نباید فراموش کرد که در ایران مصرف مواد مخدر رو به افزایش است. اگر چه برخی به خاطر فشارهای روانی و برخی مشکلاتی مانند ناامیدی و عدم امید به آینده و برخی دیگر دلایل بسیاری را برای این افزایش در نظر میگیرند اما آن چه که نباید فراموش کرد این است که این قطار با سرعت زیاد در ایران رو به حرکت است و هر روز سن مصرف مواد مخدر در ایران کاهش پیدا میکند.